۱۳۹۱ آبان ۱۴, یکشنبه



سید جمال الدین افغان


متفکر شهیر جهان اسلام علامه سید جمال الدین افغان در ماۀ شعبان سال 1254 هجری قمری مطابق 1839 میلادی در یک خانوادۀ  سادات روحانی در ولایت کنر سرزمین باستانی افغانستان دیده به جهان گشود. پدرش سید صفدر، از منورین دربار امیر دوست محمد خان بود. سلسله ای نسب وی از حضرت سید علی ترمذی که به پیربابا مشهور است به حضرت علی (ک) بن ابی
طالب میرسد.
همین که در آوان کودکی نشانه های استعداد و نبوغ در سیما و اندیشه سید جمال الدین افغان هویدا شد، پدرش او را به (مدرسه ای دینی حضرت ها) که در نزدیکی دهکده ای شان در (شیرکر) در ولسوالی (کامه) بود، فرستاد. سید، پس از مدتی علوم متداول دینی را فراگرفت و بعد به همراهی پدر عازم شهر کابل شد. در کابل از مشهورترین علمای زمان، برعلاوه ای علوم دینی، طب، منطق و فسلفه را نیز آموخته، در عین زمان در بخش نظامی هم آموزش حاصل نمود.
توانمندی وی در علوم به حدی رسید که بسیاری از علمای آنزمان از تدریس وی اظهار عجز نمودند.
سید در جوانی به هندوستان رفت و علوم دینی و عصری آموخت. سپس عازم حجاز گردید و مدتی یکسال را به سفر در کشور های عربی سپری نمود. در سال 1273 هجری قمری مطابق 1857 میلادی به زیارت مکه ای معظمه رو آورد و پس از آن بار دیگر وارد سرزمین آبایی خود یعنی افغانستان گردید.
سید جمال الدین افغان ضمن سفر های خود بکشور های دیگر، متوجه اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجمتاعی آنها نیز گردیده و در این زمینه مطالعاتی دقیقی نیز بعمل آورد. آنگاه، اندیشه ای به وی دست داد که چگونه میتوان کشور خود و سایر کشور های اسلامی را از زیر نفوذ  استعمار انگلیس نجات داد و مردم غفلت زده ای جهان و خصوصاَ مسلمانها را از خواب پارین بیدار نمود. همان بود که او فعالیت های عملی اشرا آغاز نمود.در این زمان امیر محمد اعظم پسر امیر دوست محمد خان پادشاه اففانستان بود و سید جمال الدین افغان سِمت مشاور دربار او  را داشت. چون دوره ای حکومت امیر محمد اعظم خیلی کوتاه بود، متعاقباَ امیر شیرعلی خان برای بار دوم به سلطنت رسید. طوریکه گفته میشود امیر شیرعلی خان به اساس تعلقات با برادر خود (محمد اعظم خان) یا هم براساس اشاره ای زعمای بریتانوی و یا هم بمنظور جلوگیری از یک خطر احتمالی، سید جمال الدین افغان را  وادار به ترک وطن نمود. میگویند هنگامیکه سید افغان وطن را ترک مینمود، تمامی طرحها و برنامه های خود را به امیر وقت سپرد.
سید جمال الدین افغان نخست به هند رفت و مسلمانهای آن دیار را بر ضد انگلیسها به پایداری واداشت. چون موجودیت او برای زعمای انگلیس در آنجا غیر قابل تحمل بود، وی را وادار به بیرون رفتن از هند نمودند. بدین ترتیب او روانه ای مصر شد و چهل روز را در آن سرزمین بسر برد. در سال 1287 هجری قمری مطابق 1870 میلادی عازم ترکیه گردید که در آنجا هم در اثر آگاهی و نبوغ سرشارش، پُرآوازه و نام آور گردید. پس از گذشت شش ماه، مبتنی بر خواهش علی پاشا، صدراعظم ترکیه، سید جمال الدین افغان به صفت عضو مجلس معارف آنکشور برگزیده شد.
سید جمال الدین افغان به هرجا که پا میگذاشت ندای بیداری و اتحادی اسلامی را در جهان بلند مینمود و مردم را علیه استعمار و زور گویی دعوت مینمود. وی درکمترین زمان از نفوذ و محبوبیت زیادی برخوردار گردید و تمام حلقه های علمی بدور او جمع آمدند. از همین جهت بود که حکام کشور ترکیه نیز نسبت به وی بدگمان گردیده و سید جمال الدین افغان را وادار به بیرون شدن از آنکشور ساختند. سید از ترکیه عازم مصر گردید و مدتی نُه سال را در (مدرسه ای جامع الازهر) به تدریس و تنویر پرداخت. در سال 1296 هجری مطابق 1879 میلادی از آنجا نیز وادار به بیرون رفتن گردید و بار دیگر وارد هند شد. اما در هند نیز زعمای انگلیس وادار به بیرون رفتنش ساختند. از هند روانه ای لندن گردید و در آنجا شروع به نشر جریده ای زیر عنوان ( ضیا الخافقین ) نمود. از لندن به فرانسه رفت و در آن کشور در سال 1883 میلادی انتشار جریده ای (عروه الوثقی) را آغاز نمود. این جریده که در بین مردم از شهرت زیادی برخورادر گردیده بود، حکومت فرانسه را به هراس واداشت و چون زنگ خطر مایه ای ناآرامی آنها گردید. به همین دلیل صرفاَ هژده شماره از جریده عروه الوثقی به نشر رسید و بعداَ به یگباره گی فعالیت آن متوقف و مسدود گردید.
در این هنگام سید جمال الدین افغان باز هم مجبور گردید از فرانسه راه ترکیه را در پیش بگیرد. لازم به یادآوریست که او در جریان این گشت و بازگشتها به برخی از کشور های جهان از جمله به روسیه و ایران نیز مسافرت های نمود.
سید جمال الدین افغان به هر کشوریکه سفر میکرد به اثر استعدادی بی همتای خود زبان مردم آن سرزمین را در اندک وقت فرا میگرفت و با مقامات رسمی و علمی آنکشور داخل مباحثات علمی و سیاسی میگردید. آنگاه به سخنرانی میپرداخت و نوشته هایش در مطبوعات، آذین اندیشه همگان میشد و بدین ترتیب پیروان زیادی مییافت و همه چون انگشتری دوری نگین او جمع میشدند.
خلاصه اینکه این نابغه بی همتا و دانشمند بزرگ جهان اسلام بر اثر فشار استعمارگران جهانی، هم در وطن خود و هم در کشور های دیگری جای پا نمییافت. زبان و قلم وی وسیله ای بیداری مردم میگردید و اندیشه ای تابناکش جهان را از غفلت بیرون مینمود.
سید جمال الدین افغان، این شخصیت نامدار و مرد مبارز، در سال 1314 هجری قمری مطابق 1897 میلادی در ترکیه در اثری بیماری سرطان جان به حق سپرد. اما بنا بر یک روایت دیگر، یک طبیب یهودی نژادی فرانسوی روی دشمنی با اسلام، ضمن یک عملیات، با تزریق زهر شهیدش نمود.
در سال 1332 هجری شمسی مطابق 1944 میلادی، بر اساس موافقه ای حکومت ترکیه، تابوت سید جمال الدین افغان به افغانستان انتقال داده شد و در ساحه ای پوهنتون کابل ضمن مراسم با شکوه وعظیمی به خاک سپرده شد.
برگرفته از کتاب مشاهیر افغانستان
سید محی الدین هاشمی

ماخذ
1  عروه الوثقی، سید جمال الدین افغانی، مجموعه ای مقالات، ترجمه قاضی عبیدالله  سال 1355 هجری شمسی.
2  تمه البیان فی تاریخ الافغان، سید جمال الدین افغان، ترجمه محمد امین خوگیانی
3  نسب و زادگاه سید جمال الدین افغان، پوهاند عبدالحی حبیبی، 1355 هجری شمسی
4  سید جمال الدین افغان، تالیف غلام حسین موسوی عراقی، ترجمه سرمحقق محمد اکبر معتمد 1370 هجری شمسی. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر