۱۳۹۲ فروردین ۲۵, یکشنبه



گفتگو با استاد فقیر محمد ننگیالی

محترم استاد ننگیالی آگاه شدیم که در این گذشته های پسین آرکستری را در رادیو تلویزیون ایجاد نموده اید میخواهم در این مورد خواننده گان مجله چیزهای بفهمند.
 ـ من این آرکستر را در ماۀ جدی سال گذشته ایجاد نمودم که تعدادی اعضای آن هم اکنون به شصت نفر میرسد.
در این آرکستر ساز های چون رباب، هارمونیه، طبله، دُهل، زیر بغلی، دلربا، تبور، طوله، سُرنده، تُرمپت، کلارنت، جاز بند و سکسفون به وسیلۀ نوازنده گان نواخته میشوند. تا هنوز بیشتر از شانزده پارچه آهنگِ آوازخوانان کشور را از همین طریق ثبت و عرضه نموده ایم و آروزی ما اینست که بیشتر از این به کا رخود بیآفراییم. باید بگویم که در این زمینه مشکلاتی هم داریم. مثلاَ تخنیکران خوب برای ثبت نداریم، فلمبرداران در زمینه موسیقی نمیدانند. بار ها چنان رُخ داده است که مثلاَ در هنگامیکه اوج نقمۀ رباب بوده، من به طرف رباب اشاره کرده ام اما فلمبردار، جازبند را در برابر کمره قرار داده است که این خود در کیفیت یک پارچه تلویزیونی  تاثیر منفی دارد. به همین ترتیب امکانات تمرین بسیار کم است. فقط در روز های ثبت یکی دو ساعت قبل، نوازنده گان به تمرین و مشق میپردازند که فکر نمیشود رهنمایی یکی دو ساعته آنقدر موثر باشد.
میشود اندکی دربارۀ سیستم آرکستراسیون و تاریخچۀ آن چیز های بگوئید ؟
ـ سیستم آرکستراسیون بار اول در قرن پانزده میلادی در اروپا ایجاد گردید. بعد از آن در قرن هژده (جان سبستیان باخ) آلمانی از آهنگ های فلکوریک، اولین سمفونی خود را ساخت. بعد ها این سیستم به کلاسیک تعغیر شکل داده و از آن پس کشور های فرانسه و ایتالیا نیز در اینمورد کار های ارزنده ای را انجام دادند. باید گفت که با به میان آمدن ساز های الکتریکی در سیستم آرکستراسیون نیز تعغیراتی پدیده آمده و هم اکنون سیستم های چون آرکستر مجلسی خورد، مجلسی آزاد، استراد و سمفونی وجود دارند.
به نظر شما سیستم آرکستراسیون در کیفیت موسیقی چه دگرگونی های را پدید میآورد؟
ـ فکر میکنم این سیستم کیفیت موسیقیایی ساز ها را بالا برده و بنابر تنوع آلات ساز بر شنونده اثر بیشتر خواهد بخشید.
تا جائیکه اگاهی داریم ساز های شرقی ما فاقد نوتیشن استند، آیا از این سبب در رهبری و همنوا سازی نوازنده گانِ آلات شرقی آرکستر تان دچار اشکال نیستید؟
ـ بلی، در این ناحیه خیلی مشکل داریم، چون بعضی نوازنده گان ما یا مهارت کافی ندارند و یا هم نوتیشن نمیدانند. به این سببب مجبور استم نغمات را چندین بار با صدای بلند برای نوازنده گان زمزمه کنم و حتی گاهی چیغ بزنم و برای یک ـ یک شان به تنهایی بفهانم تا در نواختن ساز همنوایی بوجود آید.
شما بهنوازی نوازنده گان آرکستر را در رهنمایی رهبر آرکستر میدانید یا اینکه این موضوع بستگی میگیرد به دانش و مهارت نوازنده گان ؟
ـ  نوازنده گان در آرکستر باید تابع هدایات و رهنمایی های رهبر آرکستر قرار داشته باشد. یعنی این که نغمه از قبل به نوازنده گان در همان چوکات نواخته میشود. اما با آنهم باید مهارت نوازنده گان را نادیده گرفت.
در اینجا میخواهم بدانیم که وضع موسیقی کشور ما را چگونه یافته اید ؟
ـ باید بگویم که موسیقی ما حال چندان خوبی ندارد. هنرمندان ما بیشتر به تقلید میپردازند تا به نوآوری. آواز خوانان و نوازنده گان، به خصوص جوانان آماتور در زمینۀ موسیقی آگاهی های لازم را ندارند. اکثریت آوازخوانان به کاپی خوانی مشغول هستند. کمپوز تازه به ندرت وجود دارد و حتی کمپوز های هم که بنام تازه عرضه میگردد بیساری از آنها از ساخته های دیگران اند که عرضه کنندۀ بدون مسوولیت، آنرا بنام خود عرضه میکند و در یک سخن برای اینکه چیزی خوبی به مفهوم هنرِ اصیل داشته باشیم باید دامن این همه ابتذال و کاپی خوانی را کوتاه کنیم و گلیم هنرمند نما ها را برچینیم.
بنظر شما راه های بهبودی کدامها اند ؟
ـ بخاطر بهبودی وضع موسیقی کشور بسیار باید گفت، اما در اینجا به چند نکته اشاره میکنم :
ـ باید آرکستر لسیۀ موزیک دوباره احیا گردیده سازها و وسایل مربوط به اندارۀ کافی به دسترسی قرار گیرد و برای آموزش شاگردان، استادان ورزیدۀ داخلی و خارجی استخدام و دعوت شوند.
ـ فرزندان خرابات باید شامل لیسۀ موزیک گردیده موسیقی را بشکل مکتبی فرا بگیرند. زیرا در آنها استعداد های بسیار درخشان دیده میشود.
ـ آلات مختلف ساز، شامل پارچه آهنگها گردانیده شود و از همه بیشتر باید بکوشیم تا آهنگهای تازه و اصیل عرضه داشته جلو کاپی خوانی را بگیریم.
در پایان جای آنست تا در مورد آثار و آهنگسازی خود سخنانی بیآورید؟
ـ من به سال ١٣٣۵ به آهنگسازی آغاز کردم که در این زمینه دیپلوم ها، نشانها و جوایزی بیشماری را بدست آورده ام. بیشتر آهنگهایم را آوازخوانان خوب کشور چون خیال، ساربان، زلاند، رخشانه، ژیلا، ارمان، احمدظاهر و دیگر آوازخوانان خوانده اند که از آنجمله این دو آهنگ را یادآور میشوم : (بهار زنده گانی رفت افسوس) به صدای ژیلا و (خال به کنج لب یکی) به صدای احمدظاهر.  به همین ترتیب میلودی ۲۷٠ آهنگِ فلکوریک را ترتیب نموده و ١٠٠ آهنگِ فلکوریک  ا چون  آهنگِ (آهسته برو) یا ( سمنک در جوش) و غیره را (نوت) کرده، امیدوارم که در آینده ها بیشتر از این به مردم خود مصدر خدمتی شوم.

مجلۀ سباوون سال  ١٣۷٠ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر