۱۳۹۲ فروردین ۲۹, پنجشنبه

دریا های افغانستان



ترجمه و نگارش: صدقی
سالنامۀ سال ١٣۲٤
ساختمان طبیعی کشور افغانستان طوریست که قسمت مرکزی آنرا کوهستانهای بیشماری فرا گرفته است.

هرگاه به ساختمان طبیعی این کوه ها نظر اندازیم معلوم میشود که قسمت مرکزی و شمالشرقی کشور خیلی رفیع بوده و بعد از آن هرقدر به طرف شمال، غرب و جنوب میآئیم از ارتفاع اراضی کاسته شده میرود. کوه های شمالشرقی و مرکزی عبارت از سلسله هایست که از پامیر جدا شده و سرتاسر کشور را فرا گرفته است. این کوهها که قُلل آن از برف و یخ پوشیده است منبع رود خانه های زیادی میباشند که به سمت شمال، غرب، جنوب و شرق جریان میکنند و چون افغانستان در میان بر اعظم افتاده و از بحر دور است جمیع این رود ها به استثنای رود کابل و معاون هایش و بعضی رود های جنوبی، از داخل افغانستان و یا از ممالک همسایه خارج نمیشوند. رود های افغانستان بخوبی بدرد آبیاری خورده از اکثر آنها جدول ها و نهر ها جدا کرده اند. هر چند رود های افغانستان در بهار و موسم باران، پُر آب  میباشند اما در بیشتر اوقات سال عبور و مرور از اکثر آنها مشکل نیست. اکثر این رود ها برای حمل و نقل و خط آبی مساعد نیستند اما برای استحصال انرژی برق بس مفید میباشند.
ذیلاَ به شرح اجمالی رود خانه های کشور میپردازیم.
رود کابل : این رود از کوه های پغمان از ارتفاع (١۴٠٧٩) فُت [۴۲٩١ متر] از حوالی (کوتل اونی) که پنجاه میل به طرف غرب کابل موقعیت دارد، سرچشمه میگیرد. این دریا در آغاز جریانش بطرف شرق آمده قصبات جاغوری، قلعۀ درویش، جلریز و (مامه کی) را سیرآب  مینماید. اما دفعتاَ سمت جنوبغرب را گرفته به این طریق حدود ١٠٠ میل را میپیماید. بعداَ از بین (میدان) گذشته از (تنگی للندر) عبور میکند و بدینصورت اطراف کوه قوروغ را دور میزند و از میان وادی شاداب (چهارده) میگذرد. در اینجا رود پغمان با آن یکجا میشود و بعد از عبور از ناحیۀ (گذرگاه) در شهر کابل، آنرا بدو حصه منقسم میسازد. در بگرامی که به فاصلۀ چند میل در شرق شهر واقع است (رود لوگر) که وادی لوگر را سیرآب میسازد، بدان میریزد. رود لوگر که شاخه های آن از (خروار) و (وردک) در حوالی (برکی برک) در لوگر با هم یکجا میشود از سمت جنوب به رود کابل ملحق میشود. رود کابل سپس وادی بزرگی را که بشرق کابل افتاده سیرآب نموده و از (تنگ غار) وارد میدان های سروبی میگردد. در آنجا معاون دیگری آن یعنی رود پنجشیر  به آن میریزد. رود پنجشیر از اجتماع رود های پنجشیر و غوربند بوجود میآید. پس از آنکه اراضی کوهستانی شمال جکدلک را پیموده به میدان جلال آباد وارد میگردد و در در اینجا رود های (الی شنگ) و (الی نگار) که از وادی لغمان میآیند، از طرف شمال بدان میپیوندد. در این محل دریای (سرخ رود) نیز از طرف جنوب با آن یکجا شده بعداَ در نزدیک( کامه) رودِ کنر هم به آن میریزد. رود کنر از طرف شمال از کوهای واخان از حوالی کوتل (بروغیل) منبع گرفته و در (چغه سرای) میریزد. سپس دریای کابل سمت شرق را پیش گرفته و بصورت نا منظمی موازی با سرک کابل ـ پشاور امتداد یافته و بعد از عبور از (دکه) که چهل و دو میل از جلال آباد فاصله دارد، در منطقۀ کوهستانی مهمند در نزدیکی (مچی نی) واردی پشاور میگردد. در این منطقه رود باجور و سوات به آن محلق میشود. دریای کابل که  در این وقت به رود خانۀ بزرگی مبدل شده است در نزدیک (اتک) به (رود اندوس) [رود سَند] میریزد.
جریان رود خانه کابل عموماَ تیز است و برای حمل و نقل از اکثر قسمت های آن کار گرفته میشود. در آغاز، جریان آبِ آن کم است و در هنگام تابستان خشک میگردد چه از آن برای زرع و کشت استفاده میشود. نامهای قدیمی آن کوبها (Kubha) کوفن (Kophen) کوفس (Kophus) و  کوآ (Koa) بوده، طول آن رویهمرفته سه صد و شانزده میل [معادل پنجصد و هشت کلیومتر] است.
هلمند : رود هملند بزرگترین رود خانۀ داخلی افغانستان است که طول آن به ۶۲۵ میل [١٠٠۵ کیلومتر] میرسد و جریان عمومی آن بطرف جنوبغرب مملکت میباشد. هلمند را هیرمند نیز میگویند و نامهای قدیمی آن (ایتی ماندر) (Etymander) ایتی ماندروس (Erymanthus) اری مانتس (Etymanthus) و هیتومت (Haetumat) میباشد. منبع این دریا در شمال (درۀ اونی) از یک وادی مرتفع در غرب سلسله کوه های پغمان است. در آغازِ جریان، تقریباَ بطول دو صد میل بطرف غرب از بین هزاره جات میگذرد و سپس داخل منطقۀ حاصلخیزی درانی میشود. هنوز به گرشک نمیرسد که معاونین متعددی بدان میپوندد. مانند کجرود، رود موسی قلعه، رود غورک و غیره. در پائین گرشک در نزدیک خرابه های بُست قدیم رود خانۀ ارغنداب و ترنگ که از مجموع رود های ارغنداب، ترنگ و ازعسان تشیکل شده است بدان می ریزد. از اینجا رود هلمند خیلی بزرگ شده، همینکه از منطقۀ گرمسیر گذشت سمت غربی را اختیار و از حوالی (چاربرجک) بطرف شمال جریان میکند و بالاخره به دریاچۀ هلمند میریزد. آبیاری منطقۀ سیستان از این رود خانه میشود.
اطراف این رودخانه به استثنای منطقۀ ریگزار همه حاصلخیز و قابل زرع است. هلمند، رود بزرگی است و حتی در تابستان دارای آب و عمق زیاد است. در مواقع طغیان جریان آن تند و مقدار آب آن خیلی زیاد میشود. بزرگترین معاون آن رود ارغنداب است که از مجموعۀ رود های ارغنداب ، ترنگ و ارغسان بوجود آمده است.
دریای ارغنداب: از کوهای هزاره از حوالی (کوتل باری حق) و جنوب هلمند سرچشمه میگیرد. این رودخانه بطرف جنوبغرب روان و بعد از منطقۀ (غلزایی) داخل دشت هموار گردیده، حاصلخیز ترین مناطق قندهار را سیراب میکند. این دریا در زمستان همچون جویباری میگردد اما در هنگام ذوب شدن برفها دارای آب فراوان و رفتاری تند میشود. عرض آن از یکصد و پنچاه متر زیاد نیست.
رود ترنگ: که از کوهستان حوالی مُقُر سرچشمه میگیرد به جانب جنوبغرب جریان پیدا میکند واز (شاه جوی) و قلات میگذرد. (رود ارغسان) که مرکب از چندین شاخۀ زاهدی (رود کُند) و (کدنی آب) میباشد در جنوب وادی قندهار بدان میریزد. رودی که از اجماع رود ترنگ و رود ارغسان بوجود میآید پائینتر به رود ارغنداب میریزد.    رود (کشک نخود) و رود میوند در حوالی (کشک نخود) به رود ارغنداب میریزند و رود خانۀ بزرگی را تشکیل میدهد که این رودخانه در پائین گرشک به رود هلمند افتاده سبب بزرگی رود هملند میگردد.
رود غزنی : این رود خانۀ کوچک مرکبست از دو شاخه که یکی از غزنی گذشته در حدودی (شلسگر) با شاخۀ که از گردیز میآید به آب ایستادۀ غزنی میریزد. طول آن تقریباَ ۲٠٠ کیلومتر است.
رود پالتو: رود کوچکی است که از شرق (زرغون شهر) گذشته به (آب ِ ایستادۀ غزنی) میریزد و طول آن تقریباَ یکصد کیلومتر است.
رود گومل: این رود از جمیع رود های افغانستان، جنوبی تر واقع شده و از حاشیۀ نهایی جنوبشرقی افغانستان و از (وادی پیشن) میگذرد. آب این رود خانه بدرد آبیاری نمیخورد زیرا سطح آب آن از اراضی متصلۀ پائینتر است و طول آن قریب دو صد میل [تقریباَ ٣۲۲ کیلومتر] بوده و در (هامون لوره) که در میان سرحد افغانستان و بلوچستان واقع شده است، میریزد.
خاش رود: از نشیب های جنوبی (کوۀ سیاه) برآمده بطرف جنوب جریان دارد. منبع آن حدود ٩٠ میل [ ١۴۵ کیلومتر] بطرف جنوبشرق هرات واقع است. در نزدیکی (دلارام) به ولایت فراه داخل میشود و بعد از طی یکصد و پنجاه میل [٨٠ کیلو متر] به مناطق گرمسیر داخل میگردد. آب این رود خانه غالباَ برای آبیاری صرف میشود. اسم آن از نام یک دهکده در آن حوالی اشتقاق شده است. در تابستان عبور از آن سهل اما در مواقع طغیان، گذر از آن مشکل است. رفتار آب آن سریع بوده، آب آن گوارا و عرض آن در فراه ١٠٨ متر و عمقش یک متر میباشد. خاشرود به هامون هلمند نارسیده در حوالی چخانسور به چندین شاخه منشعب میشود و عموماَ به مامون هلمند میریزد. طول آن حدود ۴٠٠ کلیومتر است.
فراه رود : از دامنه های سیاه کوه سرچشمه گرفته و طول آن بیشتر از ۵٠٠ کلیومتر است. این رود خانه از اجتماع چندین رود خانه دیگر چون رود غور و غیره که از دره های مختلف میآیند تشکیل شده است. فراه رود از شمالغرب فراه عبور و به هامون هلمند میریزد.
هارورت رود: این رود از کوهای جنوبغربی هرات برآمده به جانب جنوبغرب جریان دارد. هاروت رود از سبزوار یا شیندند میگذرد وادی ادرسکن را سیرآب نموده و به این نام موسوم میشود. همینکه معاون دیگر آن که از کوه انار دره سرازیز میشود بدان آمیخت نام (هاورت رود) را بخود میگیرد و به شمالغرب هامون هلمند میریزد.         هاروت، رودیست فیاض که از آن جویبار های متعددی کشیده اند. سبزوار و نواحی آن تا (اناردره) از جدول های آن آب میخورد. این رود خانه به دهانۀ خود یک (دلتای) را میسازد که به ١۵ شعبه منقسم است. [دلتا به زمینی مثلث شکلی گفته میشود که از آبرفت دریا ها پدید آمده باشد] اراضی واقع شده در (دلتای) آن خیلی حاصلخیز و طول رود خانه ۴٣١ کیلومتر است.
هریرود: طول این رودخانه ۵٣٠ میل [٨۵٣ کلیومتر] است و از کوههای (دای زنگی) که در حدودی ١٠٠۵٠ فُت [١۶١٧۴ کیلومتر] بلند است و قسمت های اخیر(کوۀ بابا) را تشکیل میدهد، سرچشمه میگیرد. منابع این رودخانه متعدد و معاونین آن زیاد است. از آنجمله دو رود خانۀ که موجودیت هریرود از آنها صورت میگیرد عبارتند از (سرجنگل) و (تنگلاب). اولی از طرف شرق (سفید کوه) متصل (چهل برج)  منبع گرفته و جریان خود را تقریباَ بصورت مستقیم دوام میدهد. دومی از (درۀ چلاب) سرچشمه میگیرد. این رود خانه ها تا فاصلۀ یکصد میل بطرف غرب، متوازی هم جریان داشته در حوالی قریۀ (دولت یار) که ارتفاع آن 8117 فُت است با هم یکجا شده (رود خانۀ هری) را تشکیل میدهند. بعداَ از (اوبه) گذشته معاونینی که از (شهرک) و (تولک) میآید بدان میریزد و در حوالی ناحیۀ (انجیل) (رود کُرخ) بدان میریزد. عرض این رود خانه از ٣٣ تا ۴٣ متر است و در هنگام ذوب شدن برفها از جهت آبخیزی عبور و مرور از آن دشوار است اما در وقت کم آبی عمقش از یکنیم متر تجاوز نمیکند. هریرود از چهار میلی جنوب شهر عبور و در (زندجان) که در سی میلی هرات موقعیت دارد متوجه شمالغرب میشود و از (کهسان) میگذرد و سرحد ایران را در موضع موسوم به (تومان آغا) تماس میکند. (رود هری) از اینجا رُخ بطرف شمال کرده و تا به کوتل ذوالفقار قریب به ۶٠ میل حد فاضل میان کشور های افغانستان و ایران میباشد. این رود در قسمت اخیرِ جریان خود موسوم به (رود تجن) میشود و بالاخره در ریگستانهای خوارزم جذب میگردد.                                     (هریرود) در سابق طویلتر بوده، تشکیل باطلاقها میداده که به رود جیحون متصل بوده است. بعداَ به مرور زمان در اثر ایجادی شعباتی از آن برای آبیاری، مقداری آب آن در قسمت سفلی کم شده است. باطلاقهای ایجاد شده از هریرود  تا قرن دوازدهم نیز وجود داشته است.                                                                                       هریرود با طول تقریباَ سه صد میل از شرق به جانب غرب جریان دارد که اکثراَ از میان وادی حاصلخیز و شاداب هرات میگذرد. هریرود برای آبیاری و زراعت بس مفید است و از آن نهرها و جدول ها کشیده اند. در زمان قدیم از آن ٩ جوی برای کشت و زراعت کشیده بودند که بر مبنای نوشتۀ نویسندۀ (نزهته القلوب)عبارت بودند از : نوجوی آذربایجان، لشکرگان، کراغ، غوسمان، کنک، سفغر، انجیر (انجیل) و پارشت. فیاضی این رود باعث شهرت سرزمین هرات گشت و از آنست که وادی هرات معروف بباغ و غله خانۀ آسیای میانه شده است. فیاضی رود هری منحصر به وادی هرات نیست بلکه در قسمت های شمالی اراضی تجن و سرخس را نیز آبیاری میکند.
معاونین آن در خاک ایران عبارت است از
اول: (کشف رود) که سرچشمۀ آن نزدیکِ سرچشمۀ اترک در کوهای هزار مسجد است  که پس از مشروب نمودن رادگان و چناران از شمالِ مشهد عبور و در پُل خاتون به هریرود میریزد.
دوم: (رود جام) که پس از مشروب نمودن رادگان و چناران از شمال مشهد عبور نموده در پُل خاتون به هریرود میریزد.
سوم : (رود باخزر) که از شمال این ناحیه گذشته در (تومان آغا) که هریرود مبدل به سرحد ایران میشود به آن متصل میگردد.
رود مرغاب : طول این رود ٣٨۵ میل است و سرچشمۀ آن شاخه های کوه های تیربند و فیروز کوه است که بخط غیر منتظمی به طرف غرب در بین وادی بزرگی که آن هر دو سلسله کوه را از هم جدا میکند، جریان دارد. بعد از آنکه آب معاونین زیاد به رود مرغاب آمیخت، سمت شمالغربی را اختیار میکند و از بالای مرغاب میگذرد. در حوالی (مروچاق) معاونین دیگری به آن علاوه میشود و در ماورای خط سرحد، (کوشان رود) که از شاخه های فیروز کوه سرچشمه گرفته، بدان میپوندد. در (آق تپه) رود کشک که از حوالی (کش) و دریای که از دامنه های (کوه سیاه بویک) برآمده و از (قره تیپه) میگذرد، بدان میریزد.
در (مرو چاق) رود مرغاب قریب ١۵ میل نقطۀ سرحدی افغانستان و کشورهای آسیای میانه است. (پنجده) و (آق تیپه) در ساحل چپِ این رود خانه در آنطرف سرحد واقع است. از (آق تیپه) رود مرغاب بطرف شمال در جریان بوده به (مرو) میرود و متعاقبِ آن در ریگستان قراقوم جذب میشود. این رود خانه که از سرزمین ریگستانی و حاصلخیز میگذرد آب آن در بهار زیاد  اما در موقع زراعت رو به قلت میگذارد. جریان آن تیز وعمق آن یکسان نیست.
رود آب سفید: از کوۀ (تیر بند) بدو شاخه میبراید و در سرپُل معاون دیگری که از (سنگ چارک) میآید بدان میپیوندد و بعداَ به (آب سفید) موسوم شده، از شبرغان میگذرد و به دشت جذب میشود. طول آن حدودی ۲٠٠ کیلومتر است.
رود قیصار: رود کوچکی است که از حوالی میمنه گذشته و از (دولت آباد) عبور و به دشت جذب میشود. طول آن نزدیک به ۲٠٠ کیلو متر است.
رود آمو : یکی از رود خانه های بزرگ افغانستان است که حدود ۴٠٠ میل [۶۴۴ کیلومتر] خط سرحدی میان افغانستان امروزی و شوروی [سابق] را تشکیل میدهد. منبع آن فلاتِ مرتفع (پامیر خورد) است که در موسم سرما بزرگترین ذخیرۀ برف و یخ میباشد. رود آمو یک رود تاریخی و دارای اسمای متعدد و قدیمی است. نام یونانی آن (اوکس) یا (Oxus)است که از (وخشو) یا (Wakhshu) گرفته شده است. در زبان پهلوی (وهرود) یا (Wehrodh) و در زبان چینایی (ورهو) یا (Wurhu) یا هم (کوی شو) یا (Kui-Shu) نامیده میشود. طول این رود خانه بیشتر از یکهزار میل [١۶٠٩ کیلومتر] است که بعد از طی این مسافه به دریاچه ای آورال میریزد. این رودخانه در آغاز جریان از دو رود خانه، واخان و پامیر تشکیل میگردد که اولی از درۀ واخان عبور میکند و دومی از حوالی دریاچۀ وکتوریا یعنی (پامیر بزرگ) برآمده سرحد شمالی واخان را تشکیل میدهد. این رود خانه در منطقۀ (اشکاشم) سمت شمال را اختیار میکند و به تعقیب خط نامنظمی بطرف شمال رود های (شاخ غند)، (آقسو) و غیره از ماروای خط سرحد افغانی به آن میریزد. همینکه به نقطۀ ٣٨ درجه  و ٣٠ دقیقه ای عرض البلد در شمالِ (درواز) رسید خط السیر آن باز بصورت نامنظمی سمت جنوبغرب را تعقیب میکند و بعد از عبور از (ینگی قلعه) به دو حصه منشعب میشود. در این ساحات (رود قزل سو) از شمال و ماروای خط سرحد به آن میریزد و (رود کوکچه) از داخل خاک افغانستان بدان میپیوندد. از جائیکه خط عرض البلد ٣٧ درجه را قطع میکند، رود خانه قندوز بدان میریزد و در همین حوالی (رود واکش) و بعدتر (رود کافرنهان) به آن ملحق میشود. در جوار تِرمِز رود عظیمی سرخان به آن ضمیمه میشود و از تِرمِز تا (خُم آب) دیگر رود خانۀ مهمی بدان وصل نمیشود و رود آمو پهنای عظیم خود را میگیرد.
رود آمود در آغازِ جریان بس سریع است اما در (بازای گومبز) و در یک مسافۀ کوچکی در وادی واخان جریان آب چندان شدتی ندارد. اما همینکه بطرف غرب برگشت، سرعت زیاد پیدا میکند. (ازرنگ) که در شرق (اشکاشم) موقعیت دارد تا به ناحیۀ (خوروک) در (شغنان) در سرعتِ رفتار آبِ آن می افزاید.
اکثر معاونین این رود از شاخه های سلسلۀ هندوکُش سر میزند و در آغاز تابستان که برفها و یخ ها آب میشود وقت طغیان و مستی آب آنهاست. در این مواسم مقدار زیاد آب در مسیر کوچک رود خانه ها سرازیر شده، سنگ ها و یخ های زیادی را با خود میآورد. در این هنگام مقداری آب بقدری در رود خانه ها زیاد میگردد که سرریزه میکند و مواد سیلابی را به زمین های اطراف هموار کرده، سبب حاصلخیزی آن ناحیه میگردد.  اما همینکه رود آمو از سرزمین های کوهستانی برآمد و داخل وادی هموار شد سرعت رفتار آن معتدل میشود. رود آمو بعضاَ بستر خود را ترک میدهد و جریان خود را تبدیل مینماید. چنانچه در قرن ١۴ این رود خانه به بحیرۀ کسپین میریخت.
یک معاون بزرگ آمورود، دریای کوکچه است. منبع کوکچه (هندو کوه) است که شاخه های مختلف آن از حدودی منجان، زیباک و غیره میبرآید و از جنوب فیض آباد گذشته به آمو می ریزد.
معاون دیگر آمورود، رود قندوز است. این رود شاخه های متعددی دارد که یکی از آنها از حوالی بامیان عبور میکند. شاخه های دیگر از کهمرد، کوتل خاواک، نارین وغیره می آید و رویهمرفته ده، دوازه رود خانه خورد و بزرگ آنرا تشکیل میدهند. این همه شاخه ها بدو شاخۀ رود خان آباد و رود بغلان پیوسته و این دو شاخه هم در ماورای شهر قندوز به یکدیگر ملحق شده و رود قندوز را که از معاونین بزرگ رود آمو است، تشکیل میدهند.
هرگاه به ساختمان طبیعی این کوه ها نظر اندازیم معلوم میشود که قسمت مرکزی و شمالشرقی کشور خیلی رفیع بوده و بعد از آن هرقدر به طرف شمال، غرب و جنوب میآئیم از ارتفاع اراضی کاسته شده میرود. کوه های شمالشرقی و مرکزی عبارت از سلسله هایست که از پامیر جدا شده و سرتاسر کشور را فرا گرفته است. این کوهها که قُلل آن از برف و یخ پوشیده است منبع رود خانه های زیادی میباشند که به سمت شمال، غرب، جنوب و شرق جریان میکنند و چون افغانستان در میان بر اعظم افتاده و از بحر دور است جمیع این رود ها به استثنای رود کابل و معاون هایش و بعضی رود های جنوبی، از داخل افغانستان و یا از ممالک همسایه خارج نمیشوند. رود های افغانستان بخوبی بدرد آبیاری خورده از اکثر آنها جدول ها و نهر ها جدا کرده اند. هر چند رود های افغانستان در بهار و موسم باران، پُر آب  میباشند اما در بیشتر اوقات سال عبور و مرور از اکثر آنها مشکل نیست. اکثر این رود ها برای حمل و نقل و خط آبی مساعد نیستند اما برای استحصال انرژی برق بس مفید میباشند.
ذیلاَ به شرح اجمالی رود خانه های کشور میپردازیم.
رود کابل : این رود از کوه های پغمان از ارتفاع (١۴٠٧٩) فُت [۴۲٩١ متر] از حوالی (کوتل اونی) که پنجاه میل به طرف غرب کابل موقعیت دارد، سرچشمه میگیرد. این دریا در آغاز جریانش بطرف شرق آمده قصبات جاغوری، قلعۀ درویش، جلریز و (مامه کی) را سیرآب  مینماید. اما دفعتاَ سمت جنوبغرب را گرفته به این طریق حدود ١٠٠ میل را میپیماید. بعداَ از بین (میدان) گذشته از (تنگی للندر) عبور میکند و بدینصورت اطراف کوه قوروغ را دور میزند و از میان وادی شاداب (چهارده) میگذرد. در اینجا رود پغمان با آن یکجا میشود و بعد از عبور از ناحیۀ (گذرگاه) در شهر کابل، آنرا بدو حصه منقسم میسازد. در بگرامی که به فاصلۀ چند میل در شرق شهر واقع است (رود لوگر) که وادی لوگر را سیرآب میسازد، بدان میریزد. رود لوگر که شاخه های آن از (خروار) و (وردک) در حوالی (برکی برک) در لوگر با هم یکجا میشود از سمت جنوب به رود کابل ملحق میشود. رود کابل سپس وادی بزرگی را که بشرق کابل افتاده سیرآب نموده و از (تنگ غار) وارد میدان های سروبی میگردد. در آنجا معاون دیگری آن یعنی رود پنجشیر  به آن میریزد. رود پنجشیر از اجتماع رود های پنجشیر و غوربند بوجود میآید. پس از آنکه اراضی کوهستانی شمال جکدلک را پیموده به میدان جلال آباد وارد میگردد و در در اینجا رود های (الی شنگ) و (الی نگار) که از وادی لغمان میآیند، از طرف شمال بدان میپیوندد. در این محل دریای (سرخ رود) نیز از طرف جنوب با آن یکجا شده بعداَ در نزدیک( کامه) رودِ کنر هم به آن میریزد. رود کنر از طرف شمال از کوهای واخان از حوالی کوتل (بروغیل) منبع گرفته و در (چغه سرای) میریزد. سپس دریای کابل سمت شرق را پیش گرفته و بصورت نا منظمی موازی با سرک کابل ـ پشاور امتداد یافته و بعد از عبور از (دکه) که چهل و دو میل از جلال آباد فاصله دارد، در منطقۀ کوهستانی مهمند در نزدیکی (مچی نی) واردی پشاور میگردد. در این منطقه رود باجور و سوات به آن محلق میشود. دریای کابل که  در این وقت به رود خانۀ بزرگی مبدل شده است در نزدیک (اتک) به (رود اندوس) [رود سَند] میریزد.
جریان رود خانه کابل عموماَ تیز است و برای حمل و نقل از اکثر قسمت های آن کار گرفته میشود. در آغاز، جریان آبِ آن کم است و در هنگام تابستان خشک میگردد چه از آن برای زرع و کشت استفاده میشود. نامهای قدیمی آن کوبها (Kubha) کوفن (Kophen) کوفس (Kophus) و  کوآ (Koa) بوده، طول آن رویهمرفته سه صد و شانزده میل [معادل پنجصد و هشت کلیومتر] است.
هلمند : رود هملند بزرگترین رود خانۀ داخلی افغانستان است که طول آن به ۶۲۵ میل [١٠٠۵ کیلومتر] میرسد و جریان عمومی آن بطرف جنوبغرب مملکت میباشد. هلمند را هیرمند نیز میگویند و نامهای قدیمی آن (ایتی ماندر) (Etymander) ایتی ماندروس (Erymanthus) اری مانتس (Etymanthus) و هیتومت (Haetumat) میباشد. منبع این دریا در شمال (درۀ اونی) از یک وادی مرتفع در غرب سلسله کوه های پغمان است. در آغازِ جریان، تقریباَ بطول دو صد میل بطرف غرب از بین هزاره جات میگذرد و سپس داخل منطقۀ حاصلخیزی درانی میشود. هنوز به گرشک نمیرسد که معاونین متعددی بدان میپوندد. مانند کجرود، رود موسی قلعه، رود غورک و غیره. در پائین گرشک در نزدیک خرابه های بُست قدیم رود خانۀ ارغنداب و ترنگ که از مجموع رود های ارغنداب، ترنگ و ازعسان تشیکل شده است بدان می ریزد. از اینجا رود هلمند خیلی بزرگ شده، همینکه از منطقۀ گرمسیر گذشت سمت غربی را اختیار و از حوالی (چاربرجک) بطرف شمال جریان میکند و بالاخره به دریاچۀ هلمند میریزد. آبیاری منطقۀ سیستان از این رود خانه میشود.
اطراف این رودخانه به استثنای منطقۀ ریگزار همه حاصلخیز و قابل زرع است. هلمند، رود بزرگی است و حتی در تابستان دارای آب و عمق زیاد است. در مواقع طغیان جریان آن تند و مقدار آب آن خیلی زیاد میشود. بزرگترین معاون آن رود ارغنداب است که از مجموعۀ رود های ارغنداب ، ترنگ و ارغسان بوجود آمده است.
دریای ارغنداب: از کوهای هزاره از حوالی (کوتل باری حق) و جنوب هلمند سرچشمه میگیرد. این رودخانه بطرف جنوبغرب روان و بعد از منطقۀ (غلزایی) داخل دشت هموار گردیده، حاصلخیز ترین مناطق قندهار را سیراب میکند. این دریا در زمستان همچون جویباری میگردد اما در هنگام ذوب شدن برفها دارای آب فراوان و رفتاری تند میشود. عرض آن از یکصد و پنچاه متر زیاد نیست.
رود ترنگ: که از کوهستان حوالی مُقُر سرچشمه میگیرد به جانب جنوبغرب جریان پیدا میکند واز (شاه جوی) و قلات میگذرد. (رود ارغسان) که مرکب از چندین شاخۀ زاهدی (رود کُند) و (کدنی آب) میباشد در جنوب وادی قندهار بدان میریزد. رودی که از اجماع رود ترنگ و رود ارغسان بوجود میآید پائینتر به رود ارغنداب میریزد.    رود (کشک نخود) و رود میوند در حوالی (کشک نخود) به رود ارغنداب میریزند و رود خانۀ بزرگی را تشکیل میدهد که این رودخانه در پائین گرشک به رود هلمند افتاده سبب بزرگی رود هملند میگردد.
رود غزنی : این رود خانۀ کوچک مرکبست از دو شاخه که یکی از غزنی گذشته در حدودی (شلسگر) با شاخۀ که از گردیز میآید به آب ایستادۀ غزنی میریزد. طول آن تقریباَ ۲٠٠ کیلومتر است.
رود پالتو: رود کوچکی است که از شرق (زرغون شهر) گذشته به (آب ِ ایستادۀ غزنی) میریزد و طول آن تقریباَ یکصد کیلومتر است.
رود گومل: این رود از جمیع رود های افغانستان، جنوبی تر واقع شده و از حاشیۀ نهایی جنوبشرقی افغانستان و از (وادی پیشن) میگذرد. آب این رود خانه بدرد آبیاری نمیخورد زیرا سطح آب آن از اراضی متصلۀ پائینتر است و طول آن قریب دو صد میل [تقریباَ ٣۲۲ کیلومتر] بوده و در (هامون لوره) که در میان سرحد افغانستان و بلوچستان واقع شده است، میریزد.
خاش رود: از نشیب های جنوبی (کوۀ سیاه) برآمده بطرف جنوب جریان دارد. منبع آن حدود ٩٠ میل [ ١۴۵ کیلومتر] بطرف جنوبشرق هرات واقع است. در نزدیکی (دلارام) به ولایت فراه داخل میشود و بعد از طی یکصد و پنجاه میل [٨٠ کیلو متر] به مناطق گرمسیر داخل میگردد. آب این رود خانه غالباَ برای آبیاری صرف میشود. اسم آن از نام یک دهکده در آن حوالی اشتقاق شده است. در تابستان عبور از آن سهل اما در مواقع طغیان، گذر از آن مشکل است. رفتار آب آن سریع بوده، آب آن گوارا و عرض آن در فراه ١٠٨ متر و عمقش یک متر میباشد. خاشرود به هامون هلمند نارسیده در حوالی چخانسور به چندین شاخه منشعب میشود و عموماَ به مامون هلمند میریزد. طول آن حدود ۴٠٠ کلیومتر است.
فراه رود : از دامنه های سیاه کوه سرچشمه گرفته و طول آن بیشتر از ۵٠٠ کلیومتر است. این رود خانه از اجتماع چندین رود خانه دیگر چون رود غور و غیره که از دره های مختلف میآیند تشکیل شده است. فراه رود از شمالغرب فراه عبور و به هامون هلمند میریزد.
هارورت رود: این رود از کوهای جنوبغربی هرات برآمده به جانب جنوبغرب جریان دارد. هاروت رود از سبزوار یا شیندند میگذرد وادی ادرسکن را سیرآب نموده و به این نام موسوم میشود. همینکه معاون دیگر آن که از کوه انار دره سرازیز میشود بدان آمیخت نام (هاورت رود) را بخود میگیرد و به شمالغرب هامون هلمند میریزد.         هاروت، رودیست فیاض که از آن جویبار های متعددی کشیده اند. سبزوار و نواحی آن تا (اناردره) از جدول های آن آب میخورد. این رود خانه به دهانۀ خود یک (دلتای) را میسازد که به ١۵ شعبه منقسم است. [دلتا به زمینی مثلث شکلی گفته میشود که از آبرفت دریا ها پدید آمده باشد] اراضی واقع شده در (دلتای) آن خیلی حاصلخیز و طول رود خانه ۴٣١ کیلومتر است.
هریرود: طول این رودخانه ۵٣٠ میل [٨۵٣ کلیومتر] است و از کوههای (دای زنگی) که در حدودی ١٠٠۵٠ فُت [١۶١٧۴ کیلومتر] بلند است و قسمت های اخیر(کوۀ بابا) را تشکیل میدهد، سرچشمه میگیرد. منابع این رودخانه متعدد و معاونین آن زیاد است. از آنجمله دو رود خانۀ که موجودیت هریرود از آنها صورت میگیرد عبارتند از (سرجنگل) و (تنگلاب). اولی از طرف شرق (سفید کوه) متصل (چهل برج)  منبع گرفته و جریان خود را تقریباَ بصورت مستقیم دوام میدهد. دومی از (درۀ چلاب) سرچشمه میگیرد. این رود خانه ها تا فاصلۀ یکصد میل بطرف غرب، متوازی هم جریان داشته در حوالی قریۀ (دولت یار) که ارتفاع آن 8117 فُت است با هم یکجا شده (رود خانۀ هری) را تشکیل میدهند. بعداَ از (اوبه) گذشته معاونینی که از (شهرک) و (تولک) میآید بدان میریزد و در حوالی ناحیۀ (انجیل) (رود کُرخ) بدان میریزد. عرض این رود خانه از ٣٣ تا ۴٣ متر است و در هنگام ذوب شدن برفها از جهت آبخیزی عبور و مرور از آن دشوار است اما در وقت کم آبی عمقش از یکنیم متر تجاوز نمیکند. هریرود از چهار میلی جنوب شهر عبور و در (زندجان) که در سی میلی هرات موقعیت دارد متوجه شمالغرب میشود و از (کهسان) میگذرد و سرحد ایران را در موضع موسوم به (تومان آغا) تماس میکند. (رود هری) از اینجا رُخ بطرف شمال کرده و تا به کوتل ذوالفقار قریب به ۶٠ میل حد فاضل میان کشور های افغانستان و ایران میباشد. این رود در قسمت اخیرِ جریان خود موسوم به (رود تجن) میشود و بالاخره در ریگستانهای خوارزم جذب میگردد.                                   
(هریرود) در سابق طویل تر بوده، تشکیل باطلاقها میداده که به رود جیحون متصل بوده است. بعداَ به مرور زمان در اثر ایجادی شعباتی از آن برای آبیاری، مقداری آب آن در قسمت سفلی کم شده است. باطلاقهای ایجاد شده از هریرود  تا قرن دوازدهم نیز وجود داشته است.                                                                                       
هریرود با طول تقریباَ سه صد میل از شرق به جانب غرب جریان دارد که اکثراَ از میان وادی حاصلخیز و شاداب هرات میگذرد. هریرود برای آبیاری و زراعت بس مفید است و از آن نهرها و جدول ها کشیده اند. در زمان قدیم از آن ٩ جوی برای کشت و زراعت کشیده بودند که بر مبنای نوشتۀ نویسندۀ (نزهته القلوب)عبارت بودند از : نوجوی آذربایجان، لشکرگان، کراغ، غوسمان، کنک، سفغر، انجیر (انجیل) و پارشت. فیاضی این رود باعث شهرت سرزمین هرات گشت و از آنست که وادی هرات معروف بباغ و غله خانۀ آسیای میانه شده است. فیاضی رود هری منحصر به وادی هرات نیست بلکه در قسمت های شمالی اراضی تجن و سرخس را نیز آبیاری میکند.
معاونین آن در خاک ایران عبارت است از
اول: (کشف رود) که سرچشمۀ آن نزدیکِ سرچشمۀ اترک در کوهای هزار مسجد است  که پس از مشروب نمودن رادگان و چناران از شمالِ مشهد عبور و در پُل خاتون به هریرود میریزد.
دوم: (رود جام) که پس از مشروب نمودن رادگان و چناران از شمال مشهد عبور نموده در پُل خاتون به هریرود میریزد.
سوم : (رود باخزر) که از شمال این ناحیه گذشته در (تومان آغا) که هریرود مبدل به سرحد ایران میشود به آن متصل میگردد.
رود مرغاب : طول این رود ٣٨۵ میل است و سرچشمۀ آن شاخه های کوه های تیربند و فیروز کوه است که بخط غیر منتظمی به طرف غرب در بین وادی بزرگی که آن هر دو سلسله کوه را از هم جدا میکند، جریان دارد. بعد از آنکه آب معاونین زیاد به رود مرغاب آمیخت، سمت شمالغربی را اختیار میکند و از بالای مرغاب میگذرد. در حوالی (مروچاق) معاونین دیگری به آن علاوه میشود و در ماورای خط سرحد، (کوشان رود) که از شاخه های فیروز کوه سرچشمه گرفته، بدان میپوندد. در (آق تپه) رود کشک که از حوالی (کش) و دریای که از دامنه های (کوه سیاه بویک) برآمده و از (قره تیپه) میگذرد، بدان میریزد.
در (مرو چاق) رود مرغاب قریب ١۵ میل نقطۀ سرحدی افغانستان و کشورهای آسیای میانه است. (پنجده) و (آق تیپه) در ساحل چپِ این رود خانه در آنطرف سرحد واقع است. از (آق تیپه) رود مرغاب بطرف شمال در جریان بوده به (مرو) میرود و متعاقبِ آن در ریگستان قراقوم جذب میشود. این رود خانه که از سرزمین ریگستانی و حاصلخیز میگذرد آب آن در بهار زیاد  اما در موقع زراعت رو به قلت میگذارد. جریان آن تیز وعمق آن یکسان نیست.
رود آب سفید: از کوۀ (تیر بند) بدو شاخه میبراید و در سرپُل معاون دیگری که از (سنگ چارک) میآید بدان میپیوندد و بعداَ به (آب سفید) موسوم شده، از شبرغان میگذرد و به دشت جذب میشود. طول آن حدودی ۲٠٠ کیلومتر است.
رود قیصار: رود کوچکی است که از حوالی میمنه گذشته و از (دولت آباد) عبور و به دشت جذب میشود. طول آن نزدیک به ۲٠٠ کیلو متر است.
رود آمو : یکی از رود خانه های بزرگ افغانستان است که حدود ۴٠٠ میل [۶۴۴ کیلومتر] خط سرحدی میان افغانستان امروزی و شوروی [سابق] را تشکیل میدهد. منبع آن فلاتِ مرتفع (پامیر خورد) است که در موسم سرما بزرگترین ذخیرۀ برف و یخ میباشد. رود آمو یک رود تاریخی و دارای اسمای متعدد و قدیمی است. نام یونانی آن (اوکس) یا (Oxus)است که از (وخشو) یا (Wakhshu) گرفته شده است. در زبان پهلوی (وهرود) یا (Wehrodh) و در زبان چینایی (ورهو) یا (Wurhu) یا هم (کوی شو) یا (Kui-Shu) نامیده میشود. طول این رود خانه بیشتر از یکهزار میل [١۶٠٩ کیلومتر] است که بعد از طی این مسافه به دریاچه ای آورال میریزد. این رودخانه در آغاز جریان از دو رود خانه، واخان و پامیر تشکیل میگردد که اولی از درۀ واخان عبور میکند و دومی از حوالی دریاچۀ وکتوریا یعنی (پامیر بزرگ) برآمده سرحد شمالی واخان را تشکیل میدهد. این رود خانه در منطقۀ (اشکاشم) سمت شمال را اختیار میکند و به تعقیب خط نامنظمی بطرف شمال رود های (شاخ غند)، (آقسو) و غیره از ماروای خط سرحد افغانی به آن میریزد. همینکه به نقطۀ ٣٨ درجه  و ٣٠ دقیقه ای عرض البلد در شمالِ (درواز) رسید خط السیر آن باز بصورت نامنظمی سمت جنوبغرب را تعقیب میکند و بعد از عبور از (ینگی قلعه) به دو حصه منشعب میشود. در این ساحات (رود قزل سو) از شمال و ماروای خط سرحد به آن میریزد و (رود کوکچه) از داخل خاک افغانستان بدان میپیوندد. از جائیکه خط عرض البلد ٣٧ درجه را قطع میکند، رود خانه قندوز بدان میریزد و در همین حوالی (رود واکش) و بعدتر (رود کافرنهان) به آن ملحق میشود. در جوار تِرمِز رود عظیمی سرخان به آن ضمیمه میشود و از تِرمِز تا (خُم آب) دیگر رود خانۀ مهمی بدان وصل نمیشود و رود آمو پهنای عظیم خود را میگیرد.
رود آمود در آغازِ جریان بس سریع است اما در (بازای گومبز) و در یک مسافۀ کوچکی در وادی واخان جریان آب چندان شدتی ندارد. اما همینکه بطرف غرب برگشت، سرعت زیاد پیدا میکند. (ازرنگ) که در شرق (اشکاشم) موقعیت دارد تا به ناحیۀ (خوروک) در (شغنان) در سرعتِ رفتار آبِ آن می افزاید.
اکثر معاونین این رود از شاخه های سلسلۀ هندوکُش سر میزند و در آغاز تابستان که برفها و یخ ها آب میشود وقت طغیان و مستی آب آنهاست. در این مواسم مقدار زیاد آب در مسیر کوچک رود خانه ها سرازیر شده، سنگ ها و یخ های زیادی را با خود میآورد. در این هنگام مقداری آب بقدری در رود خانه ها زیاد میگردد که سرریزه میکند و مواد سیلابی را به زمین های اطراف هموار کرده، سبب حاصلخیزی آن ناحیه میگردد.  اما همینکه رود آمو از سرزمین های کوهستانی برآمد و داخل وادی هموار شد سرعت رفتار آن معتدل میشود. رود آمو بعضاَ بستر خود را ترک میدهد و جریان خود را تبدیل مینماید. چنانچه در قرن ١۴ این رود خانه به بحیرۀ کسپین میریخت.
یک معاون بزرگ آمورود، دریای کوکچه است. منبع کوکچه (هندو کوه) است که شاخه های مختلف آن از حدودی منجان، زیباک و غیره میبرآید و از جنوب فیض آباد گذشته به آمو می ریزد.
معاون دیگر آمورود، رود قندوز است. این رود شاخه های متعددی دارد که یکی از آنها از حوالی بامیان عبور میکند. شاخه های دیگر از کهمرد، کوتل خاواک، نارین وغیره می آید و رویهمرفته ده، دوازه رود خانه خورد و بزرگ آنرا تشکیل میدهند. این همه شاخه ها بدو شاخۀ رود خان آباد و رود بغلان پیوسته و این دو شاخه هم در ماورای شهر قندوز به یکدیگر ملحق شده و رود قندوز را که از معاونین بزرگ رود آمو است، تشکیل میدهند.







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر