۱۳۹۲ شهریور ۳۰, شنبه

سرای لیلامی فروشی



راهی باریک، کم عرض و پیچ در پیچ که لباسهای رنگارنگ در دو طرف آن آویخته شده، راه را تنگتر ساخته است.
فضای داخلی خیلی گرفته و ازدحادم بیش از حد تصور به نظر میبرسد. اینجا سرای لیلامی فروشی چنداول است. سرایی که در آن روزانه هزار ها نفر از پیر و جوان، زشت و زیبا و مرد و زن در آن رفت و آمد میکنند.  زنان زیبا، مردان شیک پوش، پیرزنان، پیرمردان و اشخاص بی بضاعت همه به خرید میپردازند. نظیر کهنه فروشی چندوال را در میرویس میدان، جادۀ نادر پشتون، جادۀ میوند، جادۀ مندوی، محمد جانخان وات و ده ها جای دیگر میتوان سراع کرد. بازار لیلامی فروشان نسبت به همه فروشنده گان دیگر گرمتر است و آزادی آنها در قیمت گذاری نیز از دیگران بیشتر.
اما چگونه و در کدام سال برای نخستین بار اموال کهنه لیلامی به کشور ما وارد گردید؟
این سوال را شخصی مجربی که نمیخواهد نامش را ذکر کنم چنین پاسخ میدهد :
تا قبل از سال ١٣٢٤ لباس اکثر همطوطنان ما را تکه های وطنی چون کرباس، سرج، کرک و غیره تشکیل میداد که این پا رچه ها قسماّ در کوهستان و کوهدامن و قسماَ هم در ولایات هرات، کندهار، بدخشان، قطغن  و هزاره جات بافته میشد. در آن سال برای بار نخست بدلیل کمبود تکه، لباسهای ساخته شدۀ مستعمل از خارج وارد گردید. در آن وقت اموال مذکور را دریشی های لیلامی تشکیل میداد که برای مامورین دولت به اقساط فروخته میشد. بعداَ اولین سرای لیلامی فروشی در گوشۀ چهاراهی ملک اصغر که فعلاَ همان سرای بشکل دکانهای مخروبه در آمده است، بوجود  آمد. از آن روز ورود اموال لیلامی روز افزون شده و حال می سنجید که لباس هشتاد فیصد مردم را همین لیلامی تشکیل میدهد. فعلاَ در سرای ها و دکان های لیلامی فروشی البسه های مردانه و زنانه، بوتها، دریشی و انواع دیگر پوشیدنی ها به پیمانۀ زیادی روزانه خرید و فروش میشود. ولی جالب اینجاست که این بازار گرم و فروشنده گان آنها در مورد نرخ اشیای شان هیچگونه پابندی و مقرراتی نداشته و از آزادی  و خود سری برخوردار اند. 
یک منبع مدیریت تهیه و اصناف شاروالی کابل در مورد تعدادی فروشنده گان این اموال گفت : تاحال شاروالی احصایۀ دقیقی  از این طبقه ندارد و اکثر آنها هنوز هم جواز شاروالی را اخذ نکرده اند. آنها حتی وکیل صنفی رسمی نزد شاروالی ندارند. ولی به رویت بعضی اسناد و شواهد تعداد آنها را اعم از سیار و ثابت به یکهزار فروشنده میتوان تخمین نمود.
یک منبع ریاست تفتیش شاروالی در پاسخ این سوال که آیا خرید و فروش و نرخ گذاری اموال کهنه و لیلامی از طرف شاروالی تنظیم  و کنترول میگردد گفت : شاروالی کنترول و نرخ گذاری مواد تولیدی و ارتزاقی را به عهده دارد اما اموال لیلامی تولیدی نبوده بلکه توریدی اند که توسط تاجران وارد کشور میشود و شاروالی در نرخ گذاری یا کنترول آن هیچ سهمی گرفته نمیتواند.
وقتیکه در مورد تعین نرخِ مناسب و کنترول اموال کهنه لیلامی با وزارت تجارت، ریاست گمرکات و ریاست اتاق تجارت تماس گرفته شد همه این مطلب را تائید کردند که نرخ این اموال توسط خود فروشنده گان تعین و برای جلوگیری از اضافه ستانی آنها هیچ اقدامی نشده است. یک منبع مستوفیت ولایت کابل گفت : برای اموال لیلامی کدام مالیات و مقررات مشخصاَ وجود ندارد و آنهم مانند سایر اموال از تجار تورید کننده بروی مفاد مالیه گرفته میشود. یکی از اعضای اتاق تجارت کابل اظهار نمود : سالانه حدود هشت تا پانزده هزار (گات) لیلامی از طریق گمرک کابل و کندهار به کشور وارد میشود که قمیت هر (گات) لیلامی که از ممالک امریکا، سویدن، هالند، بلژیک، فرانسه، دنمارک و جرمنی خریداری میشود، یکهزار و دوصد افغانی تمام شده و با محصول گمرکی و مالیات درحدود یکهزار و هشتصد افغانی میرسد. اما فروش پرچون آن بسته به انصاف فروشنده های آن است.
خانمی به نام شفیقه که در سرای چنداول مشغول تماشای لباسهای کهنه لیلامی بود گفت "چون لیلامی و کهنۀ خارجی نسبت به اموال داخلی مناسبتر است همه به آن رجوع میکنند.اکثر لباسهای فامیلی ما را نیز همین لیلامی تشکیل میدهد. اما بسا اتفاق افتاده که من پارچه ای را بخانه برده ام و صرف یک هفته نزدم کار داده و بعد پوسیده شده و از بین رفته است".
مردی مسن که میگفت در بانک ملی افغان مدیر است نظرش را پیرامون لیلامی ها چنین بیان میکرد "اگر عقیدۀ مرا میپرسید کسانیکه میخواهند چیزی از لیلامی فروشان بخرند، باید روزها در سرای ها بگردند و بعد از علم آوری دقیق به خریدن آن اقدام کنند زیرا هر فروشنده قیمت گزافی را بالای متاعش میگذارد که خریدار به تعجب میافتند و اما بعد از مدتی به اصطلاح چانه زدن همان متاع به ثلث قیمت اولی بدست میآید".
 اما از اینکه بالای اشخاص نابلد و یا خوش باور چگونه و به چه قیمتی بفروش میرسانند حرفی نیمزنیم. در یکی از سرای های لیلامی حصۀ دوم جادۀ نادر پشتون صدای چند دختر و زن نظرم را جلب کرد که یکی از آنها در برابر این سوال که برای خریدن چه چیزی آمده اند گفت : ما همه روزه از بعضی از سرای های لیلامی دیدن میکنیم و اینکار برای ما عادت شده است. زیرا در این سرای هاست که گاهی بهترین پارچه ها را بدست میآوریم.
اما همین لباس های کهنه خارجی برای فروشنده گان خود نیز ماجرا ها و خاطره را بوجود میآورد. یکی از این کهنه فروشان قصه میکند : "چندی قبل یکی از همکاران ما یک کُرتی را که تازه از (گات) بیرون کرده بود بالای شخصی به فروش رساند. خریدار بعد از پرداخت پول حین بررسی کُرتی اش ساعتی را از جیب آن یافت. در اینجا کشمکش جالبی بین فروشنده و آن خریدار بوقوع پیوست".
اکثر لیلامی فروشان در برابر سوالاتم  اظهار کردند که از بین جیب لباسهای لیلامی گاهی قلم، سگرت لایتر، ناخن گیر و چیز های دیگری را یافته اند.
شخصی بنام (کاکو) که در میرویس میدان لیلامی فروشی دارد  میگوید "روزی از بین جیب یک کُرتی سگرت لایتری را یافتم و سه ساعت بالای آن زحمت کشیدم اما طرز استفادۀ آنرا نفهمیدم. تا اینکه بالاخره یکی از مشتریان برایم یاد داد و معلوم شد که آن لایتر گازی بوده است".
از سرای لیلامی فروشی بیرون میآیم و در حالیکه سرای هنوز هم از جمعیت موج میزند و مردم همچنان سرگرم چانه زدن و خریدن هستند و دکانها هم انباشته از کُرتی، پطلون، پیراهن، پارچه های گونه گون و حتی نیکتایی و جوراب است.
مجلۀ ژوندون شانزدهم سرطان سال ١٣٥٢





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر